-
آدرس جدید
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 08:47
کاربران گرامی در پی روند رو به رشد وبلاگ کلیه مطالب این وبلاگ به آدرس جدید زیر انتقال یافت . gole-yakh.vcp.ir
-
داستان - شرط عشق
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 18:51
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهای از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که...
-
داستان ( واقعی ) قسمت چهارم ( پایانی )
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 13:08
نویسنده : وحید . ح دوستان عزیز لطفا" با احترام به نویسنده داستان حق کپی رایت را رعایت کنید برای خواندن قسمت های قبلی از لینکهای زیر استفاده کنید قسمت اول قسمت دوم قسمت سوم تو بیمارستان اولین نفری که وقتی چشام رو باز کردم دیدم باران بود ... بهم گفتم سلام ... بهوش اومدی ... بیا این قرص رو بخور ... دستم رو دراز کردم...
-
اینو نیگا ...
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 11:07
قابل توجه مادران گرامی ... آخرین متد برای کنترل کودک را از ما بخواهید ...
-
موارد جالب در مورد مردها
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 09:53
مغز مرد در طول زندگیاش تغییر وتحول پیدا میکند. اینها یافتههای تازه در این زمینه است. مردان احساساتیترند گرچه تصور عمومی این است که زنان احساسیترند، اما پژوهشها نشان داده است که نوزادان پسر نسبت نوزادان دختر واکنشهای عاطفی بیشتری از خود نشان میدهند. یک بررسی درسال 2008 نشان داد که مردان در بزرگسالی نیز اندکی...
-
اس ام اس غمگین ( سری سوم )
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 21:16
عشق آدم را داغ می کند و دوست داشتن آدم را پخته می کند هر داغی یک روز سرد می شود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود . . . *************************************** کسی دستــهایت را نمی گیرد در جیبــــت بـــگذارشان ... شاید خاطره ای ته جیبت مانده باشد که هنوز گرم است *************************************** ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ...
-
داستان ( واقعی ) قسمت سوم
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 11:12
نویسنده : وحید . ح دوستان عزیز لطفا" با احترام به نویسنده داستان حق کپی رایت را رعایت کنید برای خواندن قسمت های قبلی از لینکهای زیر استفاده کنید قسمت اول قسمت دوم جای تعجب نداشت که دوست باران از حرفام شکه شده بود .. مطمئن بودم باران حرفی بهش نمی زنه یا شاید هم می دونست و خودش رو به بی اطلاعی می زد .. - ولی من...
-
اس ام اس تنهائی و جدائی ( سری دوم )
دوشنبه 24 بهمنماه سال 1390 18:17
وقتی که تنگه غروب بارون به شیشه میزنه همه غصه های دنیا توی سینه ی منه توی قطره های بارون میشکنه بغض صدام دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمیخوام *************************************** غربت آن نیست که تنها باشی فارغ از فتنه ی فردا باشی غربت آن است که چون قطره ی آب دم به دم، در پی دریا باشی غربت آن است که مثل من و دل در...
-
جواب های جالب از خدا
دوشنبه 24 بهمنماه سال 1390 14:08
از خدا پرسیدم چه چیز در مورد انسان شما را متعجب می کند گفت از کودکیشان زود خسته می شوند و عجله دارند که زود بزرگ شوند بعد گله می کنند که ای کاش کودک بودند سلامتی خود را از دست می دهند تا پول به دست بیاورند و بعد پول خود را خرج می کنند که سلامتی را به دست اورند با نگرانی حال را فراموش می کنند برای اینده نه برای حال...
-
داستان ( واقعی ) قسمت دوم
دوشنبه 24 بهمنماه سال 1390 10:22
نویسنده : وحید . ح دوستان عزیز لطفا" با احترام به نویسنده داستان حق کپی رایت را رعایت کنید برای خواندن قسمت اول از لینک زیر استفاده کنید قسمت اول Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 کلافه بودم .. هنوز هم از اتفاقی که افتاده بود منگ بودم .. با اینکه چند ماهی ازش می گذشت هنوز هم نتونسته بودم باهاش...
-
تمومه ، تمومه ، عمر من تمومه ...
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 17:13
تمومه ، تمومه ، عمر من تمومه دیگه جون ندارم ، زندگیم حرومه زخمیه قلب من ، داغ تو رو دلم ، بعد تو تو گلوم ، نمیشه بخونم میمیرم.....میمیرم.....میمیرم نمی خوام ،، نمی خوام ، از تو دور بمونم ، برم و بعد تو از کسی بخونم غروب رفتنت از یادم نمیره ، دل خسته من ، تو نگات اسیره غروب رفتنت از یادم نمیره ، دل خسته من ، تو نگات...
-
زود بیا !!!!
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 12:32
به سراغ مـــن اگر می آیی٬ تنــد و آهســته چه فرقی دارد؟؟؟ تــــــو به هر جور دلت خواست بـــــیا ! ... ... مثل سهراب دگر... ...جنس تنهایی من چینــی نیست٬ که ترک بردارد مثل آهــــن شده چینی نازک تنهایی مــــن تـــــو فقط . . زود بیا!!!!
-
من می دانم . . .
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 11:11
من می دانم دلم تا همیشه در وسط ترین نقطه ی زندگیت جا مانده است ... جایی بین خواستن و نخواستن ... جایی بین بودن و نبودن ... جایی بین رفتن و نرفتن ... جایی بین ....... این نقطه های خالی ... جا مانده ام
-
داستان ( واقعی ) قسمت اول
شنبه 22 بهمنماه سال 1390 12:56
نویسنده : وحید . ح دوستان عزیز لطفا" با احترام به نویسنده داستان حق کپی رایت را رعایت کنید این داستان رو سعی می کنم تو 3 یا 4 قسمت براتون بذارم راستی پیشنهاد می کنم تا آخرش رو بخونین ، موضوع جالبه ... دیگه از همه چی خسته شده بودم .. یه راست از خونه زدم بیرون ، حتی حوصله ماشین سواری هم نداشتم ، بی اختیار به راه...
-
یادمان باشد ...
شنبه 22 بهمنماه سال 1390 10:51
یادمان باشد همیشه ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود" کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم" قدری احساسات پشت "به من چه اصلا... " مقداری خرد پشت "چه میدونم" واندکی درد پشت "اشکال نداره" وجود دارد
-
میخواهم برایــت تنهــــایی را معنــی کنم ! ..
شنبه 22 بهمنماه سال 1390 07:39
میخواهم برایــت تنهــــایی را معنــی کنم ! .. در ساحل کنار دریــا ایستاده ای , هوای سرد, صدای مــوج انتــــظار انتظار انتظـار............... به خودت می آیی , یادت می آید دیگر نه کســی است که از پشت بغلت کند , نه دستی که شانــــه هایت را بگیرد , نه صدای که قشنــگ تر از صدای دریــــا باشد......... ! اسم این تنهــایی است...
-
اس ام اس عاشقانه ( سری پنجم )
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 13:40
فیزیک بعدترها ثابت می کند در روزهای بارانی جای خالی آدم ها بزرگتر می شود!! *************************************** به سلامتى اون پسرى که وقتى تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشى انگشت کوچیکه ى عشقم هم نیستى ... *************************************** نمیدانم...
-
اس ام اس
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 21:23
در حضور واژه های بی نفس صدای تیک تیک ساعت را گوش کن شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی *************************************** این شب ها چشم های من خسته است گاهی اشک ، گاهی انتظار این سهم چشم های من است *************************************** صدای جیر جیرک ها به گوش می رسد سکوت را نوازش می دهند و جای خالی آدم های شب...
-
درد و دل
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 19:18
مطلب که زیاده ولی خب گاهی خودم ماها حرف واسه گفتن زیاد داریم ... البته بدبختانه کسی نیست گوش بده و معمولا تنها می مونیم ، یه وقت هائی هم همین حرفای نگفته آدم رو زمین گیر می کنه و از بین می بره.. به هر حال خدا کنه واسه شماها از این اتفاقات نیفته .. راستش رو بخواهین نمی دونم چرا این روزا همش بد میارم .. همش یه چیزی رو...
-
دوستت خواهم داشت
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 19:10
نمی توانم عهد کنم که تغییر نخواهم کرد .. که خلقیات متفاوت نخواهم داشت .. گاهی احساسات تو را جریحه دار نخواهم کرد .. که اشفته نخواهم شد .. که همواره قوی خواهم بود .. اما می توانم عهد کنم که همواره پشتیبان تو خواهم بود .. که افکار و احساساتم را با تو سهیم خواهم شد .. که تو را ازاد خواهم گذارد تا خودت باشی .. که با تو...
-
متن عاشقانه
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1390 09:18
به جاده که نگاه میکنم چقدر دلم برای راه رفتن تنگ میشه ،،،کاش روزی ...با هم یه لحظه چشماتو ببند و ببین :::::من و تو باشیم ...یه جاده ی بی انتها باشه ...هوا هم بارونی باشه ...اگه اینا باشه هیچ وقت خسته نمیشم ...حتی تاول پاهام رو هم دوست خواهم داشت *************************************** اگر تو درد عاشقی را می کشیدی تو...
-
اس ام اس مناسبتی ( شب یلدا )
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1390 17:29
چون تیر رها گشتـه ز چلّـه شده ایم! مهمان شمــا در شب چلّـه شده ایم! از برکت ایـن سفــره ی الــوان شما تا خرخره خورده،چاق و چلّـه شده ایم! *************************************** من دارم جمعه می رم، فکر نکنم دیگه همدیگر رو ببینیم... منو فراموش نکن و به خاطر تمام بدی هام منو ببخش... از طرف پاییز...
-
اس ام اس مناسبتی ( شب یلدا )
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1390 17:26
س ام اس شب یلدا : شب یلدا یکی از مراسمی است که از دیر باز تا به حال با رسم و رسوم هایی انجام گرفته و می گیرد که سایت یک موبایل نیز در همین راستا تصمیم گرفته است اس ام اس های جدیدی را به مناسبت شب یلدا برای شما عزیزان قرار دهد. سلام ، خوبی ؟ لطفا امشب در دسترس باش ! آخر پاییزه ، جوجه ها رو میشمرن !!!...
-
ترینها
شنبه 26 آذرماه سال 1390 10:25
کشف بزرگترین عاج خاورمیانه یک چینی بلندقدترین مرد جهان می شود یک آمریکایی صاحب رکورد بلندترین ابروی جهان شد احمق ترین افراد یک ویتنامی دارای بلند ترین موی جهان است او می گوید بلند ترین سبیل جهان را دارد! بودار ترین پنیر جهان ، بوی پای نشسته می دهد! سنگاپور بزرگترین چرخ و فلک جهان را می سازد بزرگترین کباب دنیا در یونان...
-
سرانجام قصه ی چت
پنجشنبه 24 آذرماه سال 1390 10:04
شدم با چت اسیر و مبتلایش***شبا پیغام می دادم از برایش به من می گفت هیجده ساله هستم***تو اسمت را بگو، من هاله هستم بگفتم اسم من هم هست فرهاد***ز دست عاشقی صد داد و بیداد بگفت هاله ز موهای کمندش***کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش بگفت چشمان من خیلی فریباست***ز صورت هم نگو البته زیباست ندیده عاشق زارش شدم من***اسیرش گشته...
-
پنجاه راه بازی با اعصاب دیگران
دوشنبه 21 آذرماه سال 1390 13:23
1. روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن 2. سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند 3. وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین 4. وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین 5....
-
شوخی با داستانهای دوران دبستان
شنبه 19 آذرماه سال 1390 11:50
گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند....
-
اس ام اس عاشقانه ( سری چهارم )
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 09:24
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلهایمان سر زانوهایمان زخمی می شد *************************************** زیبایی ها را چشم می بیند و مهربانی ها را دل چشم فراموش می کند اما دل هرگز پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد *************************************** الهی شهر عشق آتش بگیرد / جدایی دق کند ماتم...
-
داستان ( پیرمرد عاشق! )
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1390 10:08
پیرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد.پیاده رو در دست تعمیر بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین به او زد.مرد به زمین افتاد.مردم دورش جمع شدند واو را به بیمارستان رساندند. پس از پانسمان زخم ها، پرستاران به او گفتند که آماده عکسبرداری از استخوان بشود.پیرمرد در فکر فرو رفت.سپس بلند شد ولنگ...
-
داستان عاشقانه
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1390 01:35
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست...