گل یخ

بنگر که بزرگترین آرزوی من چه کم حرف است : تو !

گل یخ

بنگر که بزرگترین آرزوی من چه کم حرف است : تو !

پَ نه پَ ! ( سری چهارم )

سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟

پَــ نَ پَـــ " های هیتلر"

 

***************************************      

زنگ زدم به استاد، میگه چیه نمره میخوای؟

میگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببینم فحش هایی که به خواهر مادرت دادم دلیوری شده یا نه؟

 

***************************************      

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟

می گه می خوای غذا درست کنی؟

پَـــ نَ پَـــ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره

 

***************************************      

تی شرت « دی اند جی » پوشیدم ...داداشم میگه « دولچه ، گابانا » ست؟ میگم

پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره » 

  

***************************************      

ادامه مطلب یادتون نره ... 

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             
www.bahar22.com                                    تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             
www.bahar22.com

http://gole-yakh.blogsky.com

    

خیام...

بگذار قلم را به غزل بسپارم/

شاید گره ای باز شود از کــــارم/

پرسید: مگر تو هم غزل می گویی؟/

گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــی دارم...

 

***************************************        

 

لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه ؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم آروم بگیره بعد بش میگم کاری داری باش مگه ؟ میگه پَـــ نَ پَـــــ صدا گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن

 

***************************************        

پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...

رفیقم میگه دارن میرقصن!؟

پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده

 

***************************************        

رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟

پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !

 

***************************************       

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...

تازه میپرسه خورد به دستت؟

پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی

 

***************************************       

یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده

 

***************************************       

تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید

دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره

  

***************************************       

به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته میگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم 

 

***************************************        

 

رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم

 

***************************************        

زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن ، دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟ میگه واسه عکس گرفتن ؟ پَـــ نَ پَـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم !!! بعد میخنده میگه 6 وقت داریم . بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره ؟ میگه پَـــ نَ پَــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم .

 

***************************************        

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟

پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه .... 

***************************************       

نظرات 1 + ارسال نظر
حامد یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام وبلاگت خیلی قشنگه ..
نظرتو راجع به وب منم بگو

تشکر
از اینکه سری به اینجا هم زدی خوشحال ...راستی آدرس وبلاگت کو برم سر بزنم ..... ؟؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد